تمام هموغم فاطمه کرمانی این است که همسایههایش را بهسمت ورزش و تحرک بیشتر سوق دهد. از هر فرصتی استفاده میکند تا خانمهای محله را دور هم جمع کند و برنامههای ورزشی راه بیندازد. همین دغدغههای اجتماعی باعث میشود بهسمت همکاری با شهرداری کشیده شود و با همکاری این نهاد، برنامههای متعدد ورزشی را برای اهالی محله و منطقه برگزار کند.
حالا او سرپرست و برگزارکننده بیشتر همایشهای ورزشی منطقه ۶ شهرداری است و مهمترین خاطرات زندگیاش هم به فعالیتها و دغدغههای اجتماعیاش گرهخورده است؛ همان طرحها و برنامههایی که با کمک شهرداری منطقه اجرا کرده است تا قدمی درراستای سلامتی همسایههایش بردارد.
فاطمه کرمانی از دوران کودکی جستهوگریخته ورزش میکرده است، اما شروع فعالیتهای جمعی و عمومی او به سال ۱۳۸۹ برمیگردد، وقتی که هنوز سالنهای ورزشی سرپوشیده منطقه۶ مشهد افتتاح نشده بودند.
«خانمهای محله بیشتر اوقات در خانه میماندند. بیشترین فعالیتشان این بود که گاهی صبحها سری به همسایه بزنند و باز به خانه برگردند؛ مثلا در همین محله محمدآباد هیچکس به فکر ورزش و تحرک نبود و این مسئله، فکر من را مشغول کرده بود.
دست آخر یک روز به ساختمان شهرداری منطقه سر زدم و، چون هنوز سالن ورزشی نداشتیم، ایده برگزاری برنامه ورزش صبحگاهی برای خانمهای محله در مساجد و مدارس را مطرح کردم. مسئولان فرهنگی شهرداری از این ایده استقبال کردند و طرح ورزش همگانی در مدارس و مساجد محله کلید خورد.»
البته برگزاری چنین برنامهای در فضای مساجد و مدارس هم چندان آسان نبوده است و فاطمهخانم باید خودش یکییکی به مدارس و مساجد سر میزد تا خانمها پای کار بیایند؛ «همهچیز با خودم بود، از ثبتنام تا برگزاری کلاس. استقبال مساجد بیشتر بود.
همهچیز را در یک کولهپشتی بزرگ میریختم و ۷ صبح از خانه بیرون میزدم و تا عصر، مسجدبهمسجد به محلههای مختلف میرفتم و کلاس ورزش همگانی را برای خانمها دایر میکردم.»
او از استقبال خانمهای محلات میگوید که روزبهروز به کلاسها رونق میبخشید؛ «چند ماه که گذشت، ورزش تأثیر خودش را روی زندگی خانمها گذاشت. یکی از خانمها که قرص ضدافسردگی میخورد، کمکم قرصهایش را کنار گذاشت و حتی مدتی بعد، رابط سلامت شد و دست همسایههای دیگرش را میگرفت و با خود به مسجد میآورد. یا یکی پادرد داشت و با همین نرمشهای هرروزه توانست عضلات پایش را تقویت و دردش را مهار کند.»
سال۱۳۹۰ و پس از استقبال خوب بانوان منطقه از این طرح پیشنهادی، شهرداری چند مربی ورزشی را هم پای کار میآورد و این طرح سروشکل بهتری میگیرد. در این برهه طرح ورزشی در محلههای شهرک شهید رجایی و شهرک شهید باهنر بیشترین مخاطب را دارد و اینگونه است که مدارس محله نیز پذیرای کلاسها میشوند؛ «چند مدرسه در نوبت بعدازظهر که دانشآموزان حضور نداشتند، حیاطشان را دراختیار ما گذاشتند.
اولیای دانشآموزان آمدند و فوتبال، والیبال و هندبال بازی میکردیم. استقبال از این طرح خیلی خوب بود، بهطوریکه یک تیم فوتسال متشکل از خانمهای محله در مدرسه فاطمهالزهرا (س) محمدآباد تشکیل دادیم.»
تشکیل این تیم فوتسال برای فاطمهخانم نهتنها لذتبخش است، که با خاطره جالبی از زندگیاش نیز همراه است؛ میگوید: کمکم تیم را قوی کردیم و در مسابقات شهری ثبتنام کردیم. اولین مسابقه تیممان فردای شب دامادی برادرم بود.
غیر من که سرپرست و مربی تیم بودم، خواهرم هم بازیکن آن بود. بهواسطه مراسم شب، بیشتر از سه ساعت نخوابیدیم، اما نهتنها در مسابقه اول، پیروز شدیم که مسابقات دیگر را نیز با موفقیت پشت سر گذاشتیم و مقام اول مسابقات را کسب کردیم. باید بودید و میدید که خانمهای تیم چقدر خوشحال بودند.
همین اثرات فردی و اجتماعی است که باعث شده است فاطمه خانم هنوز و همچنان هرجا که میرود، فکر و ذکرش برپایی یک طرح ورزشی برای خانمها باشد.